گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۹

 

سودای عشق خوبان از سربدر کن، ای دل

در کوی نیک نامی لختی گذر کن، ای دل

دنیی و دین و دانش در کار عشق کردی

زین کار غصه بینی، کار دگر کن، ای دل

زود این درست قلبت رسوا کند به عالم

[...]

اوحدی