گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۵

 

آن بت که دلم شیفته شد بر چشمش

مستست بسان نرگس تر چشمش

گه گه بکرشمه میزند چشم بهم

یارب مرساد چشم بد در چشمش

ابن یمین