×
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۱
برآنم کز تو هرگز برنگردم
به گرد دلبری دیگر نگردم
دل اندر عشق بستم، ور همه عمر
جفا بینم هم از تو برنگردم
مرا اسلام ماندست اندر آن کوش
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۲ - به خشم رفتن خسرو از پیش شیرین و رفتن به روم و پیوند او با مریم
خدا داند کز آتش بر نگردم
ز دریا نیز مویی تر نگردم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین
نگردم از تو تا بیسر نگردم
ز تو تا در نگردم برنگردم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۶ - در خواب دیدن خسرو پیغمبر اکرم را
جوابش داد تا بیسر نگردم
ازین آیین که دارم برنگردم