گنجور

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۴۱

 

ای محنت هجر بر دلم سر نایی

وی دولت وصل از درم در نایی

از بخت چو هیچ کار بر می‌ناید

ای جان ستیزه کار هم بر نایی

انوری
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۱۱۱

 

ای دل گر ازین پایه فروتر نایی

با لشکر غوغای غمش برنایی

قصّه چه کنم که در غمش آخر کار

تا خون نشوی به چشمشان درنایی

اوحدالدین کرمانی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۴۲

 

چون نیشکر است این نیت ای نایی

شیرین نشود خسرو ما گر نایی

هر صبحدم آمدم که هر صبحدمی

از عالم پیر بردمد برنایی

مولانا