گنجور

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۱۹

 

آن دل که چو موم نرمم آمدبی تو

از بس که بسوخت شرمم آمد بی تو

تادیدهام از دور تُرا شمع توام

زان در دهن آب گرمم آمد بی تو

عطار