گنجور

ازرقی هروی » قصاید » شمارهٔ ۴

 

بر سر دنیا فکند از نور چادر ماهتاب

تا جهان را کرد از ان چادر منور ماهتاب

مه در اوج نور خود در آسمان دامن کشان

میرود در وی گریبان بر زمین بر ماهتاب

جام های گازری آرد ز صندوق عدم

[...]

ازرقی هروی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح شاه عباس دوم

 

زنگی شب را کند خورشید منظر ماهتاب

مهره گل را دهد تشریف گوهر ماهتاب

شست داغ تیرگی از نامه اعمال شب

کرد با روز از صفا شب را برابر ماهتاب

داد بیرون عنبر شب نوبهار خویش را

[...]

صائب تبریزی