گنجور

سراج قمری » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵

 

گرفته ای زلب لعل، روی من در زر

چو دیده ای که ترا و مراست درخور زر

وصال سیمبر تو که چون زر است عزیزا

میسرم شود، ار گرددم میسر زر

زچشم پرگهر خویش روی تر دارم

[...]

سراج قمری