گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - در مرثیهٔ خواجه ابوالفارس

 

کارم از دست پایمرد گذشت

آهم از چرخ لاجورد گذشت

همه عالم شب است خاصه مراک

روزم از آفتاب زرد گذشت

روز روشن ندیده‌ام ماناک

[...]

خاقانی
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر » شمارهٔ ۶۶

 

کارم ز دل گرم و دم سرد گذشت

هر خشک و ترم که بود در درد گذشت

عمری که ز جان عزیزتر بود بسی

چون باد به من رسید و چون گرد گذشت

عطار