گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۷۶

 

هر کس ز تیغ غمزه او سر دریغ داشت

جام سفالی از لب کوثر دریغ داشت

زر را به زر چرا ندهد بی دریغ کس؟

از یار سیمبر نتوان زر دریغ داشت

ماند از غبار خاطر خود زنده زیر خاک

[...]

صائب تبریزی