گنجور

عطار » مختارنامه » باب بیست و پنجم: در مراثی رفتگان » شمارهٔ ۳۲

 

تا چند کشم ز مرگ تو درد از تو

وز سینهٔ آتشین دم سرد از تو

ای چشم و چراغ گو که تدبیرم چیست

چون بردم رنج خاک برخورد ازتو

عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد » شمارهٔ ۵۹

 

ای آن که دل زندهٔ تو مُرد از تو

ناخورده ز صافِ عشق یک دُرد از تو

عمری است که علمِ شمع میآموزی

چه سود که پروانه سبق بُرد از تو

عطار