گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶

 

گر رحم کنی جانا جان بر سرت افشانم

ور زخم زنی دل را بر خنجرت افشانم

معلوم من از عالم جانی است، چه فرمائی

بر خنجر تو پاشم یا بر سرت افشانم

بر سوزن مژگانم صد رشته گهر دارم

[...]

خاقانی