گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸۷

 

چه دهد تردد هرزه‌ات ز حضور سیر و سفر به‌کف

که به راه ما نگذشته‌ای قدمی ز آبله سر به‌کف

دلت از هوس نزدوده‌ای‌، ره معنیی نگشوده‌ای

ز جنون سر به هوا مرو، چو سحاب دامن تر به‌کف

ستم است میل طبیعتت به غبار عالم بی‌بقا

[...]

بیدل دهلوی