گنجور

خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۲ - در مدح صفوة الدین بانوی شروان شاه

 

صبح تا آستین برافشانده است

دامن عنبر تر افشانده است

مگر آن عقد عنبرینهٔ شب

برگشاده است و عنبر افشانده است

روز یک اسبه بر قضا رانده است

[...]

خاقانی