×
سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۸
سادات به یک بار همه مهجورند
کز سایهٔ حشمت تو مهتر دورند
از غایت مهر تو به دل رنجورند
گر شکر تو گویند به جان معذورند
۲ بیت
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
پسران، ز انفعال چون دورند
خدمتی میکنند و مزدورند
۱ بیت