×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۴۳
شنیدم آنقدر از دوستان تلخ
که شد شیرینی جان در دهان تلخ
نباشد چشم او بی زهر چشمی
بود بیمار را دایم دهان تلخ
۲ بیت