گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۸

 

نازنینا به غم عشق تو مردن چه خوشست

جان به بوی سر زلف تو سپردن چه خوشست

گرچه داری ز من خسته فراغت لیکن

غم امّید شب وصل تو خوردن چه خوشست

در صبوحی که ز می مست بود نرگس او

[...]

جهان ملک خاتون