گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۲

 

چو سرو از ناز بر جوی حیا بالیدنت نازم

چو شمع از سرکشی در بزم دل نازبدنت نازم

همه موج شکفتن می‌چکد از چین پیشانی

گلستان حیا در غنچگی پیچیدنت نازم

گهی از خنده کاهی از تغافل می‌بری دل را

[...]

بیدل دهلوی