گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۴

 

منم دل پریشان چه در طرب گشایم

چو غمت نمی گذارد که بخنده لب گشایم

حذر از شکایت من که بود تمام آتش

ز دل شکسته آهی که بنیم شب گشایم

هوس وصال ان لب چه کنی بگفت شیرین

[...]

بابافغانی