گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴

 

آن دل که مرا بود و توی دیده سلبوه

و آن تن که کشیدی به کمنمدش جذبوه

و آن دیدهٔ دریا شده را درد و غم او

صد بار به دستان مصیبت صلبوه

و آن سینهٔ آتشکده را غمزهٔ چشمش

[...]

اوحدی