گنجور

جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۲

 

مرا بر نوک مژگان بس که خون دل جگر بندد

به رویت مردم چشم مرا راه نظر بندد

مزن آتش به من ای مه ز داغ هجر خویش امشب

مبادا دود من راه دمیدن بر سرح بندد

کشد لطف نقابم گاه و گه حرمان دیدارت

[...]

جامی