گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱۷

 

گیسوی ترا نسبت با شب نتوان کردن

وز ماه جمالت را غبغب نتوان کردن

جان عزم سفر دارد، بردار ز رخ پرده

منزلگه مه عمدا عقرب نتوان کردن

تو ظلم کنی بر من، من بنده دعا گویم

[...]

امیرخسرو دهلوی