گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷۹

 

شود خرج زمین هر سر که سودایی نمی گردد

نشیند در گل آن کشتی که دریایی نمی گردد

فروغ شمع را فانوس نتواند نهان کردن

نظر بستن حجاب نور بینایی نمی گردد

رعونت مانع است از بردباری سربلندان را

[...]

صائب تبریزی