گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴

 

دلم را جز سر زلفت، دگر جایی نمی‌باشد

خود این مشکل که زلفت را سر و پایی نمی‌باشد

دلی ارم سیه بر رخ نهاده داغ لالایی

قبولش کن که سلطان را ز لالایی نمی‌باشد

بخواهم مرد چون پروانه، پیش شمع رخسارت

[...]

سلمان ساوجی