گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۴

 

بعد مرگم زاغ چون هر پاره جایی افکند

دیده ام باشد بکوی دلربایی افکند

چشم آن دارد که لافد با دو چشم آن غزال

لیک می ترسم که خود را در بلایی افکند

کی گذارد کبر نیکویی که آن سلطان حسن

[...]

اهلی شیرازی