گنجور

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱

 

شوری به سر افتاده، رسوای محبت را

ساکن نتوان کردن، غوغای محبت را

هنگامهٔ محشر را، برهم زند از مستی

آن دم که به حشر آرند، شیدای محبّت را

درد دل عاشق را عیسی نکند چاره

[...]

حزین لاهیجی