گنجور

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۹

 

به‌کنج نیستی عمریست جای خویش می‌جویم

سراغ خود ز نقش بوریای خویش می‌جویم

هدایت آرزویم می‌کشم دستی به هر گنجی

درین ویرانه چون اعمی عصای خویش می‌جویم

جنون می‌آورد زین کاروان دنباله فهمیدن

[...]

بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸۰

 

شررواری ز فرصت رو نمای خویش می‌جویم

نگاه واپسینم خونبهای خویش می‌جویم

به غیر از خانمان‌سوزی مقامی نیست عاشق را

چو آتش ‌گوشهٔ داغی برای خویش می‌جویم

خرابیهای دل بی‌دام امیدی نمی‌باشد

[...]

بیدل دهلوی