گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲۷

 

گر کند میل جفا دلبر من گویم چه

ور دهد ترک من و عهد وفا گویم چه

دل ببرد از من و خون ریزدم اکنون از چشم

دارد این جرم بر این خسته روا گویم چه

پادشاهیست اگر جان بنوازد به کرم

[...]

جهان ملک خاتون