×
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴۷
دیوانه را به دامن صحرا که می برد
طفل یتیم را به تماشا که می برد
مکتوب خشک سلسله پای قاصدست
موج سراب را سوی دریا که می برد
راه نسیم نیست در آن زلف تابدار
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۰
آه به دوستان دگر عرض دعا که میبرد
اشک چکید و ناله رفت، نامهٔ ما که میبرد
توأم گل دمیدهایم دامن صبح چیدهایم
در چمنیکه رنگ ماست بوی وفا که میبرد
نغمهٔ محفلکرم وقف جنون سایل است
[...]