گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰

 

روز من شب شد و آن ماه براهی نگذشت

این چه عمریست که سالی شد و ماهی نگذشت؟

ذوق آن جلوه مرا کشت، که وی از سر ناز

آمد و گاه گذشت از من و گاهی نگذشت

عمر بگذشت و همان روز سیه در پیشست

[...]

هلالی جغتایی