گنجور

جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱

 

کم دیدن این چشم سیاهم بگداخت

آزرم تو ترک کج کلاهم بگداخت

چون پرتو شمع بر زمین پهن شده است

از شرم رخ تو تا نگاهم بگداخت

جویای تبریزی