گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱

 

هر که دارد درد عشقی یاد درمان کی کند

هیچ عاقل عیش خود را ماتمستان کی کند

هر کسی در عشق تازد عشق او را سر شود

وانکه عشقش شد بسامان فکر سامان کی کند

دل نمیخواهد مرا با عاقلان هم صحبتی

[...]

فیض کاشانی