×
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۸۴
از عشق تو آمدم به جان چتوان کرد
سرگشته شدم گرد جهان چتوان کرد
چیزی که ز مین و آسمان تشنه بدانْسْتْ
من سیر نمیشوم از آن چتوان کرد
عطار » مختارنامه » باب دوازدهم: در شكایت از نفس خود » شمارهٔ ۱۷
چون نفس سگیست بدگمان چتوان کرد
گلخن دارد پر استخوان چتوان کرد
گر در پیشش هزار تن مُرده شوند
او زندهتر است هر زمان چتوان کرد