گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۷۹

 

آه کان قاعدۀ وصل چنان هم بنماند

زان همه عیش و طرب نام و نشان هم بنماند

اشک من خود سپری بود و لیکن گه گاه

مددی بود ز خون دل و آن هم بنماند

جان بسی کدم و در سینه همی پروردم

[...]

کمال‌الدین اسماعیل