گنجور

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

پی شکستن پیمان بهانه بسیار است

گرم خموش نسازی فسانه بسیار است

به هند، شعلهٔ آه ضعیف من چه کند

که چون قلمرو تقویم، خانه بسیار است

ستارگان همه غارتگران سامانند

[...]

سلیم تهرانی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

 

نه همین دام و نه دانه بسیار است

در هوا آشیانه بسیار است

لب خاموش و خلق بدنامند

گفتگو پر بهانه بسیار است

راستیها به کیش پیر جنون

[...]

اسیر شهرستانی