گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۴

 

تشنه درد توام وز پی درمان نروم

گر بمیرم بسر چشمه حیوان نروم

چه بهار و چه خزان بیخبرم از گل و خار

زانکه بی روی تو هرگز بگلستان نروم

بسکه از غیر تو ای گل چو صبا خار خورم

[...]

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۷۸

 

ساقی قدحی که من ببستان نروم

بی روی تو در روضه رضوان نروم

تا سر بودم قدم در این راه نهم

تا جان بودم ز کوی جانان نروم

اهلی شیرازی