گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۴

 

ز ناز بوسه لب دلستان نداد مرا

به لب رسید مرا جان و جان نداد مرا

به صبر گفتم ازان لب، دهن شود شیرین

خط از کمین بدر آمد امان نداد مرا

صائب تبریزی