×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۷۱
قاصد نیامد کآورد زان نامسلمان نامه ای
جان خاک راه قاصدی کآرد ز جانان نامه ای
چون کافرانم کشت غم، چون هندوانم سوخت هجر
یارب، چه بودی کامدی زان نامسلمان نامه ای
بیم است، جانان، کز غمت از پرده بیرون اوفتم
[...]
۹ بیت