×
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۲۹
چیزی است عجب در دل و جانم که مپرس
مستغرق آن چیز چنانم که مپرس
زین هرچه که در کتابها میبینی
من آن بندانم، این بدانم که مپرس
عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۵۸
گفتم: ز فناء خود چنانم که مپرس
گفتا:به بقائیت رسانم که مپرس
یعنی چو به نیستی بدیدی خود را
چندان هستی بر تو فشانم که مپرس