×
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۵
تن به تو دادم، دل و جانش مبر
دل برت آمد، ز جهانش مبر
از دل من گرچه گرو میبری
اول بازیست، روانش مبر
دشمن من بر دهنت سود لب
[...]
۹ بیت