×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳
آتشین لعلی که همچون شمع جان سوزد مرا
بر زبان گر نام او آرم زبان سوزد مرا
آن لب خندان نمی.سوزد به داغ حسرتم
این که بر ریشم نمک میپاشد آن سوزد مرا
غنچه وارم بهر او صد داغ پنهان بر دل است
[...]
۷ بیت
