گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳

 

از آن ز بادهٔ شوق تو هوش جان دزدم

که لذت غمت از او نهان دزدم

تو گرم رانی و سوزم که چون رسی بر من

چگونه شیوهٔ گرمی از آن عنان دزدم

خوش آن وصال که هر دم حلاوت نگهت

[...]

عرفی