گنجور

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲

 

نظر ز حال من ناتوان دریغ مدار

نظارهٔ رخت از عاشقان دریغ مدار

اگر سزای جمال تو نیست دیده رواست

خیال روی تو باری ز جان دریغ مدار

به پرسش من رنجور اگر نمی‌آیی

[...]

عراقی
 

سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۰

 

ای دل از دوست جان دریغ مدار

جان از آن دلستان دریغ مدار

ماهرویا تو هم ز روی کرم

نظر از عاشقان دریغ مدار

آفتابی بر آسمان جمال

[...]

سیف فرغانی