گنجور

عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶

 

ندارد درد من درمان دریغا

بماندم بی سر و سامان دریغا

درین حیرت فلک ها نیز دیر است

که می‌گردند سرگردان دریغا

درین دشواری ره جان من شد

[...]

عطار