گنجور

مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

گر ز چشم من خیالت یک زمان برخاستی

طمع دل زان طره عنبر فشان برخاستی

ور به شب گردون شنیدی ناله و افغان من

از فغان من ز گردون صد فغان برخاستی

گر نبودی بر زمین بار غمم شک نیستی

[...]

مجیرالدین بیلقانی
 

خاقانی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۵ - در مدح خاقان کبیر جلال الدین ابو المظفر شروان شاه

 

عدلش ار مهدی نشان برخاستی

ظلم دجال از جهان برخاستی

طوطی از خزران نشیمن ساختی

سنقر از هندوستان برخاستی

وآنکه مهدی بر گمان داند که هست

[...]

خاقانی