گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

خارخار دل کجا در دیدهٔ ما می‌خلد

خار ماهی کی به چشم موج دریا می‌خلد

دستگاه صنع را انگشت رد هم نیست، رو

خار چون از دست افتد باز در پا می‌خلد

بس که یاران ملایم‌طبع سنگین‌طینتند

[...]

سعیدا