گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲۱

 

دل را کجا به زلف رسا می توان رساند

این پا شکسته را به کجا می توان رساند

سنگین دلی و گرنه ازان لعل آبدار

صد تشنه را به آب بقامی توان رساند

در کاروان بیخودی ما شتاب نیست

[...]

صائب تبریزی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸۷

 

پر مفلسم به من چه نوا می‌توان رساند

جایی نرفته‌ام که دعا می‌توان رساند

دورم ز وصل یار به خود هم نمی‌رسم

یاران مرا دگر به‌ کجا می‌توان رساند

پوشیده نیست آنهمه‌ گرد سراغ من

[...]

بیدل دهلوی