گنجور

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۶

 

گرچه از جا شد دل و بر جان بلا می‌آیدم

چون تو را می‌بینم ای جان دل به جا می‌آیدم

از لبت کاو ریخت خونم بوسه‌ای دارم طمع

چون به فتوای خرد زو خونبها می‌آیدم

هرکجا ذکر عبیر خطّ و خالت می‌رود

[...]

خیالی بخارایی