گنجور

فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۲

 

عاشق که بود غلام معشوق

سرمست علی‌الدوام معشوق

از خویشتنش خبر نباشد

دایم مست مدام معشوق

مستی نکند ز آب انگور

[...]

فیض کاشانی