گنجور

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳

 

گر دَرِ عشق زنی تاب ملامت باید

دل آمادهٔ آشوب قیامت باید

در قبول نظر عشق هزاران شرط است

اول از عافیت رفته ندامت باید

تا به کی شاهد معنی بکشد بند نقاب

[...]

عرفی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴

 

هر که را نشأ غیرت به سلامت باید

در مصاف غم دل تاب اقامت باید

همت اندوده شدن باید ، اگر مرد غمی

نه دعای غم و نفرین سلامت باید

جگر تشنه و فرسودگی پای کجاست

[...]

عرفی