گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵۰

 

از دل خم می گلرنگ به جام آمده است

آفتاب عجبی بر لب بام آمده است

باده در سلسله تاک ندارد آرام

لب میگون تو تا بر لب جام آمده است

سرو چون سبزه خوابیده زمین گیر شده است

[...]

صائب تبریزی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۱۵ - فتح لیدی

 

نه بینی جهانش بکام آمده است

جوان است و جویای نام آمده است

افسرالملوک عاملی